روایت عشق
08 آذر 1401 توسط sarbaz
یهو میومدن میگفتن :
چرا شماها بیکارید ؟
یهو میومدن میگفتن :
چرا شماها بیکارید ؟
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». …
(خاطرات همسر شهید)
هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده
برای شادی روحش صلوات❤️
مرا دردیست اندر دل
که گر گويم زبان سوزد
و گر پنهان کنم ترسم
که مغز استخوان سوزد..
به یاد حاج قاسم…
برکت دعای مادر …
داروی اخلاقی طلبگی